-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جفای لاله رخان راحت و فراغ منست هر آنچه داغ بود پیش خلق باغ منست
2 سزد که آتش دل بر فلک زبانه کشد ازین هوی که شب و روز در دماغ منست
3 دلم ربود و در آتش فگند و گفت بناز دگر کجا رود این صید چون بداغ منست
4 دلی که طایر بستانسرای جنت بود بسی شبست که پروانه ی چراغ منست
5 چو من به کلبه ی احزان شدم خراب چه سود که بوی پیرهن از دور در سراغ منست
6 حریف جور نیی دل مده بساقی دور درین شراب نظر کن که در ایاغ منست
7 چه عیش و ناز فغانی، نصیب دشمن باد چنین حضور که در گوشه ی فراغ منست