سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی
سنایی غزنوی

من نصیب خویش دوش از عمر از سنایی غزنوی غزل 238

غزل 238 ام از 1794 غزلیات

من نصیب خویش دوش از عمر خود برداشتم

1 من نصیب خویش دوش از عمر خود برداشتم کز سمن بالین و از شمشاد بستر داشتم

2 داشتم در بر نگاری را که از دیدار او پایهٔ تخت خود از خورشید برتر داشتم

3 نرگس و شمشاد و سوسن مشک و سیم و ماه و گل تا به هنگام سحر هر هفت در بر داشتم

4 بر نهاده بر بر چون سیم و سوسن داشتم لب نهاده بر لب چون شیر و شکر داشتم

5 دست او بر گردن من همچو چنبر بود و من دست خود در گردن او همچو چنبر داشتم

6 بامدادان چون نگه کردم بسی فرقی نبود چنیر از زر داشت او سوسن ز عنبر داشتم

7 چون موذن گفت یک الله اکبر کافرم گر امید آن دگر الله اکبر داشتم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر من نصیب خویش دوش از عمر خود برداشتم

شاعر شعر من نصیب خویش دوش از عمر خود برداشتم چه کسی است ؟

شاعر شعر من نصیب خویش دوش از عمر خود برداشتم سنایی غزنوی می باشد.

شعر من نصیب خویش دوش از عمر خود برداشتم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر من نصیب خویش دوش از عمر خود برداشتم چیست ؟

قالب شعر من نصیب خویش دوش از عمر خود برداشتم غزل است

مضمون اصلی شعر من نصیب خویش دوش از عمر خود برداشتم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر