- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من ولایت در ولایت دیده ام خوش ولی ای در ولایت دیده ام
2 گفتهٔ اهل ولایت گوش کن جام باده از ولایت نوش کن
3 چشم از نور ولایت روشن است در ولایت آن ولایت با من است
4 با ولایت هر که او همدم بود در ولایت صاحب اعظم بود
5 یک دمی بر نور چشم ما نشین دیدهٔ اهل ولایت را ببین
6 صورت و معنی که هر دو با من است از نبوت وز ولایت روشن است
7 در ولایت هر چه بینی او بود لاجرم عالم همه نیکو بود
8 از ولایت تا ولایت یافتم هر زمانی صد ولایت یافتم
9 هر که را باشد ولایت از خدا در ولایت باشد او از اولیا
10 اسم حق باشد ولی در شرع و دین هم ولایت وصف او باشد یقین
11 شد نبوت ختم اما جاودان باشد این حکم ولایت در میان