شب دیده ام مشاهده از بابافغانی شیرازی غزل 80

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

شب دیده ام مشاهده ی آن جمال داشت

1 شب دیده ام مشاهده ی آن جمال داشت هرچند گریه کرد و لیکن وصال داشت

2 از نازکی نداشت تنش طاقت نظر حیران آن گلم که چه نازک نهال داشت

3 رخ بر فروز بر همه کس تا ابد بتاب کاین حسن بر کمال نخواهد زوال داشت

4 شد از سعادت تو بدانسان که خواستم سیاره ی مراد که چندین وبال داشت

5 بند زبان ما گره ابروی تو شد ورنه چه می شدی دل ما صد خیال داشت

6 گریان فغانی از تو همین نوبهار نیست این کهنه ماتمیست که هر ماه و سال داشت

عکس نوشته
کامنت
comment