- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای گشته من فگار بی تو نومید ز زندگانی خویش
2 زارم چو کشی به درد هجران می ترس از نوجوانی خویش
3 تا چند فراشم گذاری یاد آر ز مهربانی خویش
4 تا بی تو نزیستم، نکردم اقرار به سخت جانی خویش
5 خود گوی که با که گویم آخر؟ شرح الم نهانی خویش
6 باز آی که بهر تو گذشتم از مطلب دو جهانی خویش
7 تا چرخ تو را ز من بریده است شاد است به نکته دانی خویش
8 یعقوب به کنج غم گرفتار یوسف به جهان ستانی خویش
9 جانا به سعادتی که داری رحم آر به یار جانی خویش
10 دریاب که بی تو گشت خالد بیزار ز زندگانی خویش