هرگز از دور زمان ننالیده از سعدی شیرازی گلستان 18

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان در هم نکشیده، مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای...

هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان در هم نکشیده، مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم. به جامع کوفه در آمدم دلتنگ، یکی را دیدم که پای نداشت. سپاس نعمت حق به جای آوردم و بر بی کفشی صبر کردم. ,

2 مرغ بریان به چشم مردم سیر کمتر از برگ تره بر خوان است

3 وآن که را دستگاه و قوت نیست شلغم پخته مرغ بریان است

عکس نوشته
کامنت
comment