1 کرده ام مرغی سبکروحی امید و بیم را اضطرابم در بغل دارد گل تسلیم را
2 شوخی پرواز او بال گرفتاری خوش است می کنم در کنج عزلت سیر هفت اقلیم را
1 خط بر سرهر حرف چو تقویم کشندت زان به که خطی بر سر تسلیم کشندت
2 ای خاک نشین رتبه ات از دولت خواری است مگذار که در پله تعظیم کشندت
1 پری گشته آیینه دار هوا توان دیدن از روی کار هوا
2 چرا مست و مجنون نباشد کسی هوای بهار و بهار هوا