- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شمعی از وحشت نگاهی انجمن گم کردهام بلبلی از پر فشانیها چمن گم کردهام
2 حسرت جاوید از نایابی مطلب مپرس نارسایان آنچه میجویند من گم کردهام
3 ای تمنا نوحه کن بر کوشش بیحاصلم جستجوها دارم اما یافتن گم کردهام
4 هیچکس چون من زمان فرسودهٔ فرصت مباد تا سراغ رنگ میپرسم چمن گم کردهام
5 میشدم من هم به وحشت هم عنان رنگ و بو لیک چون گل دستگاه پر زدن گم کردهام
6 روز و شب خون میخورم در پردهٔ بیطاقتی گفت و گوی لالم و راه دهن گم کردهام
7 چون سپند از بینواییهای من غافل مباش نالهواری داشتم در سوختن گم کردهام
8 یافتن گمکردنی میخواهد اما چاره نیست کاش گم کرده چه سازم گم شدن گم کردهام
9 بیدل از درد بیابان مرگی هوشم مپرس بیخودی میداند آن راهی که من گم کردهام