گفتگویی شنیده ام که از اسیر شهرستانی غزل 683

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

گفتگویی شنیده ام که مپرس

1 گفتگویی شنیده ام که مپرس نگهی واکشیده ام که مپرس

2 در محبت ز آه بی تأثیر اثری باز دیده ام که مپرس

3 منم آن هرزه گرد کز پی دل آنقدرها دویده ام که مپرس

4 چون کنم شکر بینوایی خویش به نوایی رسیده ام که مپرس

5 زیر پای سمند ناز کسی به هوایی تپیده ام که مپرس

6 اضطرابی تمام دارم اسیر آنچنان آرمیده ام که مپرس

عکس نوشته
کامنت
comment