سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

یار گرفته‌ام بسی چون تو از سعدی شیرازی غزل 582

غزل 582 ام از 1930 غزلیات

یار گرفته‌ام بسی چون تو ندیده‌ام کسی

1 یار گرفته‌ام بسی چون تو ندیده‌ام کسی شمع چنین نیامده‌ست از در هیچ مجلسی

2 عادت بخت من نبود آن که تو یادم آوری نقد چنین کم اوفتد خاصه به دست مفلسی

3 صحبت از این شریفتر صورت از این لطیفتر دامن از این نظیفتر وصف تو چون کند کسی

4 خادمه سرای را گو در حجره بند کن تا به سر حضور ما ره نبرد موسوسی

5 روز وصال دوستان دل نرود به بوستان یا به گلی نگه کند یا به جمال نرگسی

6 گر بکشی کجا روم تن به قضا نهاده‌ام سنگ جفای دوستان درد نمی‌کند بسی

7 قصه به هر که می‌برم فایده‌ای نمی‌دهد مشکل درد عشق را حل نکند مهندسی

8 این همه خار می‌خورد سعدی و بار می‌برد جای دگر نمی‌رود هر که گرفت مونسی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر یار گرفته‌ام بسی چون تو ندیده‌ام کسی

شاعر شعر یار گرفته‌ام بسی چون تو ندیده‌ام کسی چه کسی است ؟

شاعر شعر یار گرفته‌ام بسی چون تو ندیده‌ام کسی سعدی شیرازی می باشد.

شعر یار گرفته‌ام بسی چون تو ندیده‌ام کسی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر یار گرفته‌ام بسی چون تو ندیده‌ام کسی چیست ؟

قالب شعر یار گرفته‌ام بسی چون تو ندیده‌ام کسی غزل است

مضمون اصلی شعر یار گرفته‌ام بسی چون تو ندیده‌ام کسی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر