- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو ناله گرد نمودم اثر نمیتابد بهار من هوس رنگ برنمیتابد
2 به یک نظر ز سراپای من قناعت کن که داغ عرض مکرر شرر نمیتابد
3 به طبع بختم اگر خواب غالب است چه سود که پنجهٔ مژهام هیچ برنمیتابد
4 اشاره میکند از پا نشستن کهسار که بار نالهٔ دل هرکمر نمیتابد
5 گرفته است خیالت فضای امکان را چه مهر و ماه که بر بام و در نمیتابد
6 گشاد و بست نگاهی ز دل غنیمت دان چراغ راه نفس آنقدر نمیتابد
7 نصیب نالهٔ ما هیچ جا رسیدن نیست نهال یاس خیال ثمر نمیتابد
8 طراوت عرق شرم ما سیه کاریست که این ستاره به شام دگر نمیتابد
9 غبار آینه اظهار جوهر است اینجا صفای طبع غرور هنر نمیتابد
10 طلسمخویش شکستن علاج کلفت ماست که شب نمیگذرد تا سحر نمیتابد
11 نگاه ما ز تماشای غیر مستغنی است برون خوبش چراغگهر نمیتابد
12 حباب سخت دلیرانه میزند بر موج دلگرفته ز شمشیر سر نمیتابد
13 چو اشک درگره خود چکیدنی دارم دماغ آبله تنن بیش برنمیتابد
14 خیال بسمل نیرنگ حیرتم بیدل به خون تپیدن من بال و پر نمیتابد