- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 منم در عاشقی همطالع پروانه افتاده ز رخسار تو صد جا آتشم در خانه افتاده
2 به هرجا میروم شوق غمت سنگ جفا بر کف چو طفل شوخ دنبال من دیوانه افتاده
3 در این کنج جدایی هرگزم ناید کسی بر سر گذار سیل اشگم گه بر این ویرانه افتاده
4 عجب نبود شود گر توتیا از گردش دوران دلم در زیر این نه آسیا چون دانه افتاده
5 نسیم امروز دیگر خاطر آشفتهای دارد مگر زلف دلآرایش به دست شانه افتاده
6 ز من احوال خال و گردش چشمش چه میپرسی سیه مستی است بیخود بر در میخانه افتاده
7 نمیدانم چه می در جام دارد چشم او قصاب که آتش بر دلم زین گردش پیمانه افتاده