1 کردم همه عمر آنچه نمی باید کرد از کرده او حذر نمی شاید کرد
2 امروز چنینم و ندانم فردا تا با من بیچاره چه فرماید کرد
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 نگارا بارعشقت رادل وجان برنمی تابد چه جای جان ودل باشد که دو جهان برنمی تابد
2 چودردل رخت خود بنهاد تن بگریزد اندرجان چو برجان بار خود افگند تن جان برنمی تابد
1 یار در شیرینی از شکر گذشت عشق در دلسوزی از آذر گذشت
2 چون کنم چون انگبین آگاه نیست زآنکه بی او شمع را بر سر گذشت
1 بازم از جور فلک این دل غمناک پرست بازم از خون جگر دیده نمناک پرست
2 این زمان ازاثر خار فراق یاران چون گریبان گلم دامن دل چاک پرست
1 هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد هم رونق زمان شما نیز بگذرد
2 وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **