کرده‌ام سرمشق حیرت سرو از بیدل دهلوی غزل 147

بیدل دهلوی

آثار بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

کرده‌ام سرمشق حیرت سرو موزون تورا

1 کرده‌ام سرمشق حیرت سرو موزون تورا ناله می‌خوانم بلندیهای مضمون تو را

2 شام پرورد غمم با صبح اقبالم چه‌کار تیره‌بختی سایهٔ بید است مجنون تو را

3 خاکهای این چمن می‌بایدم بر سر زدن بسکه‌گل پوشید نقش پای‌گلگون تو را

4 ساز محشرگشت آفاق از نگاه حیرتم درنی مژگان چه فریاد است مفتون تو را

5 شور استغنابرون از پرده‌های عجز نیست رشتهٔ ماسخت پیچیده‌ست قانون تو را

6 فهم یکتایی‌ست فرق اعتبارات دویی عمرهاشد خوانده‌ام برخویش افسون تورا

7 هرچه می‌بینم سراغی از خیالت می‌دهد هردو عالم یک‌سر زانوست محزون تورا

8 ای دل‌دیوانه صبری‌کز سویدا چاره نیست دیدهٔ آهو فرو برده‌ست هامون تو را

9 بیدل آزادی گر استقبال آغوشت کند آنقدر واشوکه نتوان بست مضمون تو را

عکس نوشته
کامنت
comment