1 امشب همه شب ز هجر نالان بودم با بخت سیه دست و گریبان بودم
2 قربان شومت دی به که همره بودی کامشب همه شب به خویش گریان بودم
1 میتوانم بود بی تو ، تاب تنهاییم هست امتحان صبر خود کردم شکیبایم هست
2 حفظ ناموس تو منظور است میدانی تو هم ورنه سد تقریب خوب از بهر رسواییم هست
1 یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟ با او که شد حریف و کنون همعنان کیست ؟
2 ماهی که چرخ ساخت به دستان ز من جدا تا با که ، دوست گشته و همداستان کیست ؟
1 سوزِ تبِ فراقِ تو درمانپذیر نیست تا زندهام چو شمع از اینم گزیر نیست
2 هر درد را که مینگری هست چارهای دردِ محبت است که درمانپذیر نیست