- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مدتی شد کز گلستانی جدا افتادهام عندلیبم سخت بی برگ و نوا افتادهام
2 نوبهاری میدماند از خاک من گل وان گذشت گشتهام پژمرده و ز نشو و نما افتادهام
3 در هوای گلشنی سد ره چو مرغ بستهبال کردهام آهنگ پرواز و بجا افتادهام
4 گر نمیپویم ره دیدار عذرم ظاهر است بسکه در زنجیر غم ماندم ز پا افتادهام
5 نه گمان رستگی دارم نه امید خلاص سخت در تشویش و محکم در بلا افتادهام
6 مایهٔ هستی تمامی سوختم بر یاد وصل مفلسم وحشی به فکر کیمیا افتادهام