آن روی به نیکویی از امیر معزی نیشابوری غزل 51

امیر معزی نیشابوری

آثار امیر معزی نیشابوری

امیر معزی نیشابوری

آن روی به نیکویی خورشید جهانستی

1 آن روی به نیکویی خورشید جهانستی وان یار به‌ زیبایی چون حور جنانستی

2 خونخواره دو چشم او چون در نگرد شاید گویی‌ که دو جادو را آهنگ به‌ جانستی

3 گر راز دو زلفینش ایام بدانستی شوریده شدی عالم خورشید نهان استی

4 کافر بشدی مؤمن, مؤمن بشدی مرتد گر راه وصال او بر خلق بیانستی

5 ور قیصر رومی را زنار رفیقستی راهش نشدی پنهان عیبش نه عیانستی

6 ور نعرهٔ مستان را در هجر خطر بودی دایم رقم دولت سروی و بنانستی

7 گر زخم فراق او بر کوه گذر کردی کُه را به جهان اندر چون موی میانستی

عکس نوشته
کامنت
comment