ماییم و به جان مهر تو ورزیدن از جلال عضد غزل 148

جلال عضد

آثار جلال عضد

جلال عضد

ماییم و به جان مهر تو ورزیدن ازین پس

1 ماییم و به جان مهر تو ورزیدن ازین پس در سینه نهان مهر تو ورزیدن ازین پس

2 دل رفت و به جان جات کنم تا تو نگویی بی جان نتوان مهر تو ورزیدن ازین پس

3 تو پرتو خورشیدی و واجب دل ما را ماننده کان مهر تو ورزیدن ازین پس

4 آنان که به دل قصد تو کردند ازین پیش خواهند به جان مهر تو ورزیدن ازین پس

5 ار آرزوی هر دو جهان در دل ما هست در هر دو جهان مهر تو ورزیدن ازین پس

6 تو آدم حُسنی و بود واجب و لازم بر آدمیان مهر تو ورزیدن ازین پس

7 گفتی که جلالا پس ازین کام دلت چیست ای سرو روان مهر تو ورزیدن ازین پس

عکس نوشته
کامنت
comment