- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا رسد که برآرم هزار ناله چو بلبل که احتمال ندارم ز دوستان ورقی گل
2 خبر برید به بلبل که عهد میشکند گل تو نیز اگر بتوانی ببند بار تحول
3 اما اخالص ودی الم اراعک جهدی فکیف تنقض عهدی و فیم تهجرنی قل
4 اگر چه مالک رقی و پادشاه به حقی همت حلال نباشد ز خون بنده تغافل
5 من المبلغ عنی الی معذب قلبی اذا جرحت فؤادی بسیف لحظک فاقتل
6 تو آن کمند نداری که من خلاص بیابم اسیر ماندم و درمان تحمل است و تذلل
7 لاو ضحن بسری و لو تهتک ستری اذالاحبه ترضی دع اللوائم تعذل
8 وفا و عهد مودت میان اهل ارادت نه چون بقای شکوفهست و عشقبازی بلبل
9 تمیل بین یدینا و لا تمیل الینا لقد شددت علینا الام تعقد فاحلل
10 مرا که چشم ارادت به روی و موی تو باشد دلیل صدق نباشد نظر به لاله و سنبل
11 فتات شعرک مسک ان اتخذت عبیرا و حشو ثوبک ورد و طیب فیک قرنفل
12 تو خود تأمل سعدی نمیکنی که ببینی که هیچ بار ندیدت که سیر شد ز تأمل