وقت آن است کز این دار از خاقانی شروانی قطعه‌ 273

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

وقت آن است کز این دار فنا درگذریم

1 وقت آن است کز این دار فنا درگذریم کاروان رفته و ما بر سر راه سفریم

2 زاد ره هیچ ندانیم چه تدبیر کنیم سفری دور و دراز است ولی بی‌خبریم

3 پدر و مادر و فرزند و عزیزان رفتند وه چه ما غافل و مستیم و چه کوته نظریم

4 دم‌بدم می‌گذرند از نظر ما یاران اینقدر دیده نداریم که بر خود نگریم

5 خانه و خانقه و منزل ما زیر زمین ما به تدبیر سرا ساختن و بام و دریم

6 گر همه مملکت و مال جهان جمع کنیم لیک جز پیرهن گور ز دنیا نبریم

7 خانهٔ اصلی ما گوشهٔ گورستان است خرم آن روز که این رخت بر آن خانه بریم

8 پادشاها تو کریمی و رحیمی و غفور دست ما گیر که درماندهٔ بی‌بال و پریم

9 یارب از لطف و کرم عاقبت خاقانی خیر گردان تو که ما در طلب خواب و خوریم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر