- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دگر باره شه بیدار بختش سئوالی زیرکانه کرد سختش
2 که گر جان را جهان چون کالبد خورد چرا با ما کند در خواب ناورد
3 و گر جان ماند و از قالب جدا شد بگو تا جان چندین کس کجا شد
4 جوابش داد کاین محکم سئوالست ولی جان بی جسد دیدن محالست
5 نه از جان بی جسد پرسید شاید نه بیپرگار جنبش دید شاید
6 چو از پرگار تن بیکار گردد فلک را جنبش پرگار گردد