آن بت از ادیب الممالک فراهانی دیوان اشعار 1

ادیب الممالک فراهانی

آثار ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

آن بت شوخ چشم مه سیما

1 آن بت شوخ چشم مه سیما نظم فرهنگ فرس جست از ما

2 فاعلاتن مفاعلن فعلن شو به بحر خفیف چامه سرا

3 پاک یزدان و ایزد است خدا هده حق زنده حی عیان پیدا

4 دان نبی را پیمبر و خشور خاندان اهل بیت و جامه کسا

5 شرع آیین نظام دهناد است حکم پرمان روش بود یاسا

6 گر زمان عرش و زیرگه کرسی هست کرفه و بزه ثواب و خطا

7 تار دوزخ صراط چینود است باغ مینو بهشت روح افزا

8 کار به نافله چنب سنت ناروا منع شد حلال روا

9 سحر فرهست و معجزه فرجود نیز فرجاد فاضل دانا

10 کعبه آباد خوان نوی فرقان گنگ دژهوخت مسجدالاقصی

11 شه ملک پیره دان ولیعهدش تیرم آن بانویست کش بسرا

12 شسن نامی و شسته دان محسوس دیم رخساره بشن دان بالا

13 منشی مردم طبیعی دان نیر نودی است مردم مشا

14 نحو بربست و صرف بخش آمد علم منطق شمار بازگشا

15 خطه و نقطه چو ذره دان و محیط کشک و نیل و پنده و پیچا

16 کره گوی است و دائره برهون مرکزش وند سار و پن اما

17 هج عمودی و کج بود مایل قطب باشد نشین و ارض کنا

18 برش دید دان تو قطع نظر هست برگست معنی حاشا

19 پای خوان پچوه م پاچمی تورند شرح وستی کانه گویا

20 غر چه نامرد و قلتبان کردنگ قحبه لولی مخنث است بغا

21 هست سربار برد و سو تملیت لیک اندر میانه بکیاسا

22 کلمه واژه دان و نوله کلام نطق کرویز شد نمار ایما

23 وات لفظ آرش است و چم معنی هم لقب پاچنامه صوت آوا

24 فلک ادراک و فهم نیوند است قسوه نیرو و بیخرد شیدا

25 منشی آمد دبیر و نیز پناغ کلک و خامه قلم نکو شیوا

26 جزو فرشیم و سیمناد سور آیه چمراسو سیمراخ دعا

27 شد غزل گوی باد رنگین باف رمز گوی است مرد پیچه سرا

28 هجو جرشفت و شعر سرو اداست سجع سرواده ساختن انشا

29 هم پساوند قافیت باشد وزن سنجه حدیث دان سروا

30 بخت و تاخیره طالع است و نصیب فال بد مرغوا و خوش مروا

31 ارتجک برق دان و تندر رعد باز ینوار جو پناد هوا

32 هست سوراک آب موج و حباب همچو گوراب دشت آب نما

33 لجه گرداب دان جزیره اداک شاخ آبه، خلیج و یم دریا

34 حصن و قلعه و حصار، انبا خون باز دژ دان و همچنین او را

35 منزل اسب باره بند بود خانه گوسپند انگژ وا

36 هست او در عمو و کاکو خال اب و جد را پدر شمار و نیا

37 ریش والانه و یقین واخ است پور واد است و آش باشد وا

38 آنج زعرورو شفترنک شلیل به و سیب است آبی و توپا

39 افد و افتد شگفت و مدح شگفت افتدستا شمار و افدستا

40 شهروا زر و سیم ناسره دان سره و ویژه هست شهر روا

41 لیت ای کاشکی لعل شاید ان و ان انما مانا

عکس نوشته
کامنت
comment