جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آن از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1884

غزل 1884 ام از 6329 غزلیات

آن ساعد سیمین را در گردن ما افکن

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 آن ساعد سیمین را در گردن ما افکن بر سینه ما بنشین ای جان منت مسکن

2 سرمست شدم ای جان وز دست شدم ای جان ای دوست خمارم را از لعل لبت بشکن

3 ای ساقی هر نادر این می ز چه خم داری من بنده ظلم تو از بیخ و بنم برکن

4 هم پرده من می در هم خون دلم می خور آخر نه تویی با من شاباش زهی ای من

5 از دوست ستم نبود بر مست قلم نبود جز عفو و کرم نبود بر مست چنین مسکن

6 از معدن خویش ای جان بخرام در این میدان رونق نبود زر را تا باشد در معدن

7 با لعل چو تو کانی غمگین نشود جانی در گور و کفن ناید تا باشد جان در تن

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن ساعد سیمین را در گردن ما افکن

شاعر شعر آن ساعد سیمین را در گردن ما افکن چه کسی است ؟

شاعر شعر آن ساعد سیمین را در گردن ما افکن جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر آن ساعد سیمین را در گردن ما افکن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آن ساعد سیمین را در گردن ما افکن چیست ؟

قالب شعر آن ساعد سیمین را در گردن ما افکن غزل است

مضمون اصلی شعر آن ساعد سیمین را در گردن ما افکن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.