پدر آن تیشه که بر خاک از پروین اعتصامی قطعه‌ 165

پروین اعتصامی

پروین اعتصامی

پروین اعتصامی

پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل

1 پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل تیشه‌ای بود که شد باعث ویرانی من

2 یوسفت نام نهادند و به گرگت دادند مرگ، گرگ تو شد، ای یوسف کنعانی من

3 مه گردون ادب بودی و در خاک شدی خاک، زندان تو گشت، ای مه زندانی من

4 از ندانستن من، دزد قضا آگه بود چو تو را برد، بخندید به نادانی من

5 آن که در زیر زمین، داد سر و سامانت کاش میخورد غم بی‌سر و سامانی من

6 بسر خاک تو رفتم، خط پاکش خواندم آه از این خط که نوشتند به پیشانی من

7 رفتی و روز مرا تیره تر از شب کردی بی تو در ظلمتم، ای دیدهٔ نورانی من

8 بی تو اشک و غم و حسرت همه مهمان منند قدمی رنجه کن از مهر، به مهمانی من

9 صفحهٔ روی ز انظار، نهان میدارم تا نخوانند بر این صفحه، پریشانی من

10 دهر، بسیار چو من سربگریبان دیده است چه تفاوت کندش، سر به گریبانی من

11 عضو جمعیت حق گشتی و دیگر نخوری غم تنهائی و مهجوری و حیرانی من

12 گل و ریحان کدامین چمنت بنمودند که شکستی قفس، ای مرغ گلستانی من

13 من که قدر گهر پاک تو میدانستم ز چه مفقود شدی، ای گهر کانی من

14 من که آب تو ز سرچشمهٔ دل میدادم آب و رنگت چه شد، ای لالهٔ نعمانی من

15 من یکی مرغ غزلخوان تو بودم، چه فتاد که دگر گوش نداری به نوا خوانی من

16 گنج خود خواندیم و رفتی و بگذاشتیم ای عجب، بعد تو با کیست نگهبانی من!

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر