-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عرق دارد عنان احتیاج بینقاب من ره صد دیر آتشخانه واکردهست آب من
2 به هر مویم گداز دل رگ ابری دگر دارد چو مژگان سیلها خفتهست در موج سراب من
3 ز علم حسرت دیدار بختی در نظر دارم که گردد خامشی صور قیامت در جواب من
4 چو آن گوهر که بعد از گم شدن جویند در خاکش پریشان گشت اجزای جهان در انتخاب من
5 به خود تا میگشایم چشم از شرم آب میگردم تنکروییست پر بیگانهٔ وضع حباب من
6 درین گلشن که شبنمکاری خجلت جنون دارد گلم اما خیال رنگ میگیرد گلاب من
7 ز آتشخانهٔ امکان میسر نیست وارستن به رنگ شعله حیرانم چه میخواهد شتاب من
8 نمو در مزرعم پای به دامن خفتهای دارد ترشح ریزهٔ میناست در طبع سحاب من
9 ندانم در کمین انتظار کیستم یارب ز بالین میدمد امشب پر پروانه خواب من
10 به بزم وصل نام هستی عاشق نمیگنجد ز فکر سایه بگذر آفتاب است آفتاب من
11 به رنگ جوهر آیینه داغ حیرتم بیدل نمیدانم چسان آسوده چندین پیچ و تاب من