جلال عضد

جلال عضد

جلال عضد
جلال عضد

شکر است که سجّاده درافتاد از جلال عضد غزل 196

غزل 196 ام از 401 غزلیّات

شکر است که سجّاده درافتاد ز دوشم

1 شکر است که سجّاده درافتاد ز دوشم تا من نتوانم که دگر زهد فروشم

2 دل هر نفسم پند همی داد که هش دار المنّة لِلّه که نه دل ماند و نه هوشم

3 زین پس من و رندی و سر کوی خرابات وز هر که جهان پند دهندم ننیوشم

4 شیخم سخنی گفت و دلم زو ننیوشید ساقی قدحی ده که به روی تو بنوشم

5 هرچند که پوشیده ام این دلق مرقّع زنّار هوس می کندم از تو چه پوشم

6 هر صبح به مسجد چه نهم پای که هر شب از میکده آرند سوی خانه به دوشم

7 غلغل به صف قدس درافتد چو درآید در نیم شبان از در میخانه خروشم

8 آتش زندم اندر خم و خمخانه افلاک بر خود چو خُم باده هر آن گه که بجوشم

9 ای زاهد شب خیز مده دردسرِ ما کز یا رب تو خواب نیامد شب دوشم

10 وی چاکر سرحلقه رندان خرابات من حلقه به گوشان ترا حلقه به گوشم

11 گویند که باز آی جلال از مَی و معشوق تقدیر چو یاری ندهد هرزه چه کوشم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شکر است که سجّاده درافتاد ز دوشم

شاعر شعر شکر است که سجّاده درافتاد ز دوشم چه کسی است ؟

شاعر شعر شکر است که سجّاده درافتاد ز دوشم جلال عضد می باشد.

شعر شکر است که سجّاده درافتاد ز دوشم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر شکر است که سجّاده درافتاد ز دوشم چیست ؟

قالب شعر شکر است که سجّاده درافتاد ز دوشم غزل است

مضمون اصلی شعر شکر است که سجّاده درافتاد ز دوشم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر