- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دارد نشان ز طینت مجنون، سرشت ما از روی هم نوشته قضا، سرنوشت ما
2 چون دانه دل به خوشه و خرمن نبستهایم محتاج آبیاری برق است کشت ما
3 انصاف بین که سوی تو رضوان چو دید، گفت چون عارضت گلی نبود در بهشت ما
4 تا از فروغ روی تو بتخانه درگرفت آتش به کعبه تحفه برند از کشت ما
5 بنیاد دیر، بر لب دریای رحمت است از سنگ کعبه فرق بود تا به خشت ما