- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خط گرد خال آن لب میگون زیاده تر دردم زیاد بود شد اکنون زیاده تر
2 حسنت زیاده باد که هر روز می کنی خوبی زیاده شیوه ی موزون زیاده تر
3 کردی چنان عتاب که در سینه کار کرد حسن عبارت از لب میگون زیاده تر
4 عاشق چه غم خورد که عنان را ز دست داد سوزد دل قبیله ز مجنون زیاده تر
5 از مجلس تو کشته برندم که ساخت دل شور درون خانه ز بیرون زیاده تر
6 ظرفم مبین حقیر که گر ساقیم تویی خواهد شد این سفال ز جیحون زیاده تر
7 خیزد هزار ذره ز هر گام توسنت هر ذره یی ز ملک فریدون زیاده تر
8 یک روز صرف مجلس میخواره ی منست هستی هر حریف ز قارون زیاده تر
9 عمرم وبال گشت فغانی که دیده است آب حیات را الم از خون زیاده تر