باز آن مه در سمند از بابافغانی شیرازی غزل 505

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

باز آن مه در سمند ناز در جولان شده

1 باز آن مه در سمند ناز در جولان شده فتنه را سر کرده و سر فتنه ی دوران شده

2 تا صف خوبان شهر آشوب را بر هم زند کرده بر اهل نظر جولان و در میدان شده

3 چن بعزم گوی بازی رانده بیرون رخش ناز در پیش صد عاشق دلخسته سر گردان شده

4 چیست دانی گرد رخسارش عرق از تاب می قطره ی شبنم که بر گلبرگ تر غلتان شده

5 کیست آن سرو خرامان کان طرف دارد گذر کز چنین رفتار و قامت دیده ها گریان شده

6 پرتو مهر رخش چون ذره گردد آشکار جوهر جانها که در هستی او پنهان شده

7 بسکه می گرید فغانی دور از آن آرام جان خانه ی چشمش ز سیل متصل ویران شده

عکس نوشته
کامنت
comment