بر دل من گشت عشق نیکوان از ملک‌الشعرا بهار غزل 277

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

بر دل من گشت عشق نیکوان فرمان‌روا

1 بر دل من گشت عشق نیکوان فرمان‌روا اشک سرخ من دلیل و رنگ زرد من گوا

2 نیستی رنگم چنین و نیستی اشکم چنان گر بر این دل نیستی عشق بتان فرمانروا

3 تا شدم با مهر آن نامهربان دلبر، قرین تا شدم با عشق آن ناپارسا یار آشنا

4 مهربان بودم‌، به جان خود شدم نامهربان پارسا بودم‌، به کار دین شدم ناپارسا

5 شد دژم جان من از نیرنگ آن‌ چشم دژم شد دوتا پشت من از افسون آن زلف دوتا

6 از دل عاشق به عشق اندر درختی بردمد کش برآید جاودان برگ و بر از رنج و عنا

7 تن اسیر عشق اگرکردم غمی گشتم غمی دل به دست یار اگر دادم خطا کردم خطا

8 چاره ی خود را ندانم من به‌عشق اندرکنون بنده ی مسکین چه داند کرد پیش پادشا

9 در بلای عشق اگر ماندم نیندیشم همی کافرین شهریار از من بگرداند بلا

عکس نوشته
کامنت
comment