- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن را که قبول تو خریدار نباشد در بیع گه هیچ دلش بار نباشد
2 از قیمت یوسف نشود یک سر مو کم هرچند خریدار به بازار نباشد
3 گویا تو برون می روی از سینه، وگرنه جان دادن کس این همه دشوار نباشد
4 از نرگس مخمور تو بر بستر و بالین بر پای رود فتنه و بیدار نباشد
5 از جادویی حسن تو در پیش جمالت بر خاک طپد صید و گرفتار نباشد
6 غم یار من و بخت سراسیمه که این غم گر از تو بود چون ز منش عار نباشد
7 آن شعله که افتد به خس و خار نه عشق است هر سوخته زین نشئه خبردار نباشد
8 با درد تو از کس نکند یاد «نظیری » پروانه که سوزد به گلش کار نباشد