-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نیست بیفایده این بیخودی و مدهوشی عقل را پخته کنم از سفر بیهوشی
2 هیچ دل نیست که با عشق نباشد گستاخ کو حبابی که بدریا نکند سر گوشی
3 اخگر از عاقبت کار جهان باخبرست تن خاکستریش بین پس از اطلس پوشی
4 سرش از دوش بمقراض فنا بردارند شمع اگر با تو کند آرزوی همدوشی
5 زهر چشمش نکند دست هوس را کوتاه تلخی می نشود مانع ساغر نوشی
6 همه جا حوصله خوبست بجز بزم شراب که ز کس فوت شود فایده بیهوشی
7 تو که بر حرف کسی گوش نمی اندازی چه شود گر دهیم رخصت یک سر گوشی
8 حاصل هر دو جهان را بسخن گر بدهند مگشا لب چه توان یافت به از خاموشی
9 گر چه بهر گهر آبله جا نیست کلیم چون صدف ساخته دل با غم تنگ آغوشی