- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پای گریز نیست که گردون کمانکش است جای فزاع نیست که گیتی مشوش است
2 ماویز در فلک که نه بس چرب مشرب است برخیز از جهان که نه بس خوب مفرش است
3 چون مار ارقم است جهان گاه آزمون کاندر درون کشنده و بیرون منقش است
4 با خویشتن بساز و ز کس مردمی مجوی کان کو فرشته بود کنون اهرمنوش است
5 با هر که انس گیری از او سوخته شوی بنگر که انس چیست مصحف ز آتش است
6 عالم نگشت و ما و تو گردندهایک از آنک گردون هنوز هفت و جهت همچنان شش است
7 در بند دور چرخ هم ارکان، هم انجم است در زیر ران دهر هم ادهم، هم ابرش است
8 خاقانیا منال که این نالههای تو برساز روزگار نه بس زخمهٔ خوش است