-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نیست تاج عشقرا شایسته هرجا تارکی تارکی باید دو عالم را برای تارکی
2 آتش است این عشق میسوزد روان را بیدریغ خدمتش را کی کمر بندد جز آتش خوارکی
3 کار باید کرد کار و راه باید رفت راه عشق را در خود نباشد هر خسی بیکارکی
4 راهها باید بریدن تا رسی در گرد عشق با دو دیده ره بریدن نیست آسان کارکی
5 کی بگلزار حقیقت رهبرد هر بوالهوس کو بیارد صبر کردن بر جفای خوارکی
6 ناز در ناز است آنجا بارگاه عرتست پا رها باید شدن تا باریابی بارکی
7 زاری بسیار باید کرد بر درگاه دوست تا بجوشد بحر غفران کرم یکبارکی
8 آه آتش ناک باید تا بجوشد دیگ رحم گریهٔ بسیار باید تا نشاند ناوکی
9 سهل باشدفیض آسان کردن دشوار خود سعی کن آسان کنی بر دیگری دشوارکی