1 آن را که ز عشق تو بلا نیست بلا نیست آن را که ز هجر تو فنا نیست فنا نیست
2 سه بوسه همی خواهم منعم مکن ای دوست تو صوفیی و منع به نزد تو روا نیست
1 طاهر ثقت الملک سپهر است و جهانست نه راست نگفتم که نه اینست و نه آنست
2 نی نی نه سپهر است که خورشید سپهر است نی نی نه جهانست که اقبال جهانست
1 کفایت را ستوده اختیار است شهامت را گزیده افتخار است
2 عمید ملک منصور سعید آنک محلش نور چشم کارزار است
1 هیچ کس را غم ولایت نیست کار اسلام را رعایت نیست
2 نیست یک تن درین همه اطراف که درو وهن را سرایت نیست