سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

از جان برون نیامده جانانت از سعدی شیرازی غزل 1074

غزل 1074 ام از 1930 غزلیات

از جان برون نیامده جانانت آرزوست

1 از جان برون نیامده جانانت آرزوست زنار نابریده و ایمانت آرزوست

2 بر درگهی که نوبت ارنی همی زنند موری نه‌ای و ملک سلیمانت آرزوست

3 موری نه‌ای و خدمت موری نکرده‌ای وآنگاه صف صفهٔ مردانت آرزوست

4 فرعون‌وار لاف اناالحق همی زنی وآنگاه قرب موسی عمرانت آرزوست

5 چون کودکان که دامن خود اسب کرده‌اند دامن سوار کرده و میدانت آرزوست

6 انصاف راه خود ز سر صدق داده‌ای بر درد نارسیده و درمانت آرزوست

7 بر خوان عنکبوت که بریان مگس بود شهپر جبرئیل، مگس‌رانت آرزوست

8 هر روز از برای سگ نفس بوسعید یک کاسه شوربا و دو تا نانت آرزوست

9 سعدی در این جهان که تویی ذره‌وار باش گر دل به نزد حضرت سلطانت آرزوست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از جان برون نیامده جانانت آرزوست

شاعر شعر از جان برون نیامده جانانت آرزوست چه کسی است ؟

شاعر شعر از جان برون نیامده جانانت آرزوست سعدی شیرازی می باشد.

شعر از جان برون نیامده جانانت آرزوست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر از جان برون نیامده جانانت آرزوست چیست ؟

قالب شعر از جان برون نیامده جانانت آرزوست غزل است

مضمون اصلی شعر از جان برون نیامده جانانت آرزوست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر