- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از جان برون نیامده جانانت آرزوست زنار نابریده و ایمانت آرزوست
2 بر درگهی که نوبت ارنی همی زنند موری نهای و ملک سلیمانت آرزوست
3 موری نهای و خدمت موری نکردهای وآنگاه صف صفهٔ مردانت آرزوست
4 فرعونوار لاف اناالحق همی زنی وآنگاه قرب موسی عمرانت آرزوست
5 چون کودکان که دامن خود اسب کردهاند دامن سوار کرده و میدانت آرزوست
6 انصاف راه خود ز سر صدق دادهای بر درد نارسیده و درمانت آرزوست
7 بر خوان عنکبوت که بریان مگس بود شهپر جبرئیل، مگسرانت آرزوست
8 هر روز از برای سگ نفس بوسعید یک کاسه شوربا و دو تا نانت آرزوست
9 سعدی در این جهان که تویی ذرهوار باش گر دل به نزد حضرت سلطانت آرزوست