-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نیست بیرون و درونم ذرهای خالی ز دوست صورتم آیینهٔ معنی و معنی عین اوست
2 آنچنان با دوست یکتایم که چون مجنون زار هیچ غیر از دوست نبود گر برون آیم ز پوست
3 حسن روز افزون یار و عشق خرمنسوز من همچو گل در غنچهٔ سیراب و چون می در سبوست
4 اختلافی هست در صورت ولی معنی یکیست آنچه در هر لالهای رنگ است در هر نافه بوست
5 دیده را آبی و دل را آتشی دارد مدام آه ازین معجز که در آیینهٔ روی نکوست
6 دوست میداند که سوز و درد من بیهوده نیست هر پریشانی که هست از دشمن بیهودهگوست
7 سایهٔ لطف از فغانی کم مکن ای آفتاب جان فدای مهربانی باد کاینش خلق و خوست