1 عادت ما نیست، رنجیدن ز کس ور بیازارد، نگوییمش به کس
2 ور برآرد دود از بنیاد ما آه آتش بار ناید یاد ما
3 ورنه ما شوریدگان در یک سجود بیخ ظالم را براندازیم، زود
4 رخصت اریابد ز ما باد سحر عالمی در دم کند زیر و زبر
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 رفتم ز درت ز جور، بیش از پیشت از طعن رقیب گبر کافر کیشت
2 پیش تو سپردم این دل غمزدهام کی باشدم آنکه جان سپارم پیشت
1 خو کرده به خلوت، دل غم فرسایم کوتاه شد از صحبت مردم، پایم
2 تا تنهایم، هم نفسم یاد کسی است چون هم نفسم کسی شود، تنهایم
1 دی پیر مغان، آتش صحبت افروخت ایمان مرا دید و دلش بر من سوخت
2 از خرقهٔ کفر، رقعهواری بگرفت آورد و بر آستین ایمانم دوخت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **