شب نیست کز فراق توام سینه از قدسی مشهدی غزل 116

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شب نیست کز فراق توام سینه داغ نیست

1 شب نیست کز فراق توام سینه داغ نیست خون جگر به جای می‌ام در ایاغ نیست

2 شکر خیال روی تو گویم، که کلبه‌ام شب زیر بار منت شمع و چراغ نیست

3 دایم نظر به پاره دل داشت در کنار آلوده دیده‌ام به تماشای باغ نیست

4 دنبال کام خویش به صحرای آرزو بدخو دماغ من به نسیم سراغ نیست

5 قدسی ز ننگ بوالهوسان ساختم به هجر سودای وصل هیچ‌کسم در دماغ نیست

عکس نوشته
کامنت
comment