1 گر نیست مه رخت ز چه رو از شکنج زلف هر شامگه بشکل دگر سر برآورد
2 زآه من دل آنسنگدل به تنگ آمد دلا بنال که این تیر هم بسنگ آمد
1 شه بیابان باز ناورده عتاب با زیان تیر دادندش جواب
2 هر که ز آن سرچشمه آبی نوش کرد نوعروس بخت در آغوش کرد
1 جدا از چشم او تن در تب ز جان بر لب است امشب شبی کاو را ز پی صبحی نباشد آن شب است امشب
2 ببین بر چنبر کاکل رخ آن ماه سنگیندل مبند ای ساربان محمل قمر در عقرب است امشب
1 قاسم آن نوباوۀ باغ حسن گوهر شاداب دریای محن
2 شیر مست جام لبریز بلا تازه داماد شهید کربلا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به