دشوار عشق بر دلم آسان از خاقانی شروانی غزل 370

خاقانی شروانی

آثار خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

دشوار عشق بر دلم آسان نمی‌کنی

1 دشوار عشق بر دلم آسان نمی‌کنی درد مرا به بوسی درمان نمی‌کنی

2 بسیار گفتمت که زیان دلم مخواه گفتن چه سود با تو که فرمان نمی‌کنی

3 هجر توام ز خون جگر طعمه می‌دهد گر تو به خوان وصلش مهمان نمی‌کنی

4 با تو حدیث بوسه همان به که کم کنم کالا حدیث زر فراوان نمی‌کنی

5 جان می‌دهم به جای زر این نادره که تو از زر حدیث می‌کنی از جان نمی‌کنی

6 یک چشم زد نباشد کز بهر چشم زخم قرب هزار جان که تو قربان نمی‌کنی

7 چون زور آزما شده دست جنون تو خاقانیا تو فکر گریبان نمی‌کنی

عکس نوشته
کامنت
comment