- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه فخر میدمد اینجا نه ننگ میبارد بر این نشانکه تو داری خدنگ میبارد
2 فریب ابر کرم خوردهای از این غافل که قطره قطره همان چشم تنگ میبارد
3 دگر چه چاره به جز خامشی که همچو حباب بر آبگینهٔ ما آه سنگ میبارد
4 وداع فرصت برق و شرار خرمن کن به مزرعی که شتاب از درنگ میبارد
5 بهار این چمن از بسکه وحشتاندودست ز داغ لاله جنون پلنگ میبارد
6 به پرسش دل چاک که سودهای ناخن که رنگ خون بهارت ز چنگ میبارد؟
7 به حیرتم که نگاه از چه حیرت آب دهم ز خار وگل همه حسن فرنگ میبارد
8 دل شکسته خمستان یاد نرگس کیست که اشکم از مژه ساغر به چنگ می بارد
9 مخور فریب مروت ز چرخ مینارنگ که جای باده از این شیشه سنگ میبارد
10 ز آبیاری کشت حسد تبرا کن که خون عافیت از ساز جنگ میبارد
11 خطاست تهمت جرات به عجز ما بستن هزار آبله بر پای لنگ میبارد
12 مخواه غیر توهم ز اغنیا بیدل که ابر مزرع این قوم بنگ میبارد