-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نیست یکشب که سر شکم گل بستر نشود تا در پیرهنم رشته گوهر نشود
2 مدعی گر طرف ما نشود صرفه اوست زشت آن به که بآئینه برابر نشود
3 خشکی بخت فرومایه طلسمی بسته است کابم از سر گذرد لیک لبم تر نشود
4 بسکه از گردش این چرخ بتنگ آمده ام در خمارم هوس گردش ساغر نشود
5 سفله از قرب بزرگان نکند کسب شرف رشته پر قیمت از آمیزش گوهر نشود
6 ستم ظاهر او لطف نهانی دارد صید را می کشد آنشوخ که لاغر نشود
7 با اسیران وفا دلبر بدخوی کلیم نکند صلح که تا جنگ مکرر نشود