- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرگز برخت سیر نگاهی نتوان کرد وز بیم کسان پیش تو آهی نتوان کرد
2 روزی که بنادیدن رویت گذرانم شرح غم آن روز بماهی نتوان کرد
3 خنجر مفگن بر من و خلقی مکش از رشک از بهر یکی قصد سپاهی نتوان کرد
4 سودی نبود زین همه افسون محبت چون در دل سنگین تو راهی نتوان کرد
5 ای شاخ گل از سایه ی لطف تو چه حاصل گر تربیت برگ گیاهی نتوان کرد
6 چون جا دهدت در دل پر درد فغانی محنتکده را منزل شاهی نتوان کرد