این از جلال الدین محمد مولوی مثنوی معنوی 128

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

این مثل بشنو که شب دزدی عنید

1 این مثل بشنو که شب دزدی عنید در بن دیوار حفره می‌برید

2 نیم‌بیداری که او رنجور بود طقطق آهسته‌اش را می‌شنود

3 رفت بر بام و فرو آویخت سر گفت او را در چه کاری ای پدر

4 خیر باشد نیمشب چه می‌کنی تو کیی گفتا دهل‌زن ای سنی

5 در چه کاری گفت می‌کوبم دهل گفت کو بانگ دهل ای بوسبل

6 گفت فردا بشنوی این بانگ را نعره یا حسرتا وا ویلتا

7 آن دروغست و کژ و بر ساخته سر آن کژ را تو هم نشناخته

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر