قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

قصاب کاشانی
قصاب کاشانی

آن را که داغ عشقش پا تا به از قصاب کاشانی غزل 97

غزل 97 ام از 356 غزلیات

آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباشد

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8

1 آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباشد در دهر چون نهالی است کان را ثمر نباشد

2 از درد شام هجران دردی بتر نباشد بالاتر از سیاهی رنگ دگر نباشد

3 جام شراب ساقی ما را نمی‌کند مست تا جای باده در وی خون جگر نباشد

4 گه در خیال زلفم گاهی به فکر کاکل ای کاش شام ما را هرگز سحر نباشد

5 در راه عشق‌بازی راضی نمی‌شود دل زخم خدنگ نازش گر کارگر نباشد

6 تابان چو عارض او در آسمان عزت حقا که در نکویی قرص قمر نباشد

7 در عشق زاد راهی جز درد نیست لازم تحصیل نان و آبی در این سفر نباشد

8 تا کی ز بهر صندل منت کشی ز دونان قصاب ترک سر کن تا دردسر نباشد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباشد

شاعر شعر آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباشد چه کسی است ؟

شاعر شعر آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباشد قصاب کاشانی می باشد.

شعر آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباشد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 12 سروده شده است.

قالب شعر آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباشد چیست ؟

قالب شعر آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباشد غزل است

مضمون اصلی شعر آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباشد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
قصاب کاشانی

آن را که داغ عشقش پا تا به از قصاب کاشانی غزل 97

غزل 97 ام از 356 غزلیات
بنر