دیده از دیدار خوبان برگرفتن از سعدی شیرازی غزل 73

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکلست

1 دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکلست هر که ما را این نصیحت می‌کند بی‌حاصلست

2 یار زیبا گر هزارت وحشت از وی در دلست بامدادان روی او دیدن صباح مقبلست

3 آن که در چاه زنخدانش دل بیچارگان چون ملک محبوس در زندان چاه بابلست

4 پیش از این من دعوی پرهیزگاری کردمی باز می‌گویم که هر دعوی که کردم باطلست

5 زهر نزدیک خردمندان اگر چه قاتلست چون ز دست دوست می‌گیری شفای عاجلست

6 من قدم بیرون نمی‌یارم نهاد از کوی دوست دوستان معذور داریدم که پایم در گلست

7 باش تا دیوانه گویندم همه فرزانگان ترک جان نتوان گرفتن تا تو گویی عاقلست

8 آن که می‌گوید نظر در صورت خوبان خطاست او همین صورت همی‌بیند ز معنی غافلست

9 ساربان آهسته ران کآرام جان در محملست چارپایان بار بر پشتند و ما را بر دلست

10 گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست همچنانش در میان جان شیرین منزلست

11 سعدی آسانست با هر کس گرفتن دوستی لیک چون پیوند شد خو باز کردن مشکلست

عکس نوشته
کامنت
comment