در حریم وصل تو از رشک کارم از سحاب اصفهانی غزل 57

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

در حریم وصل تو از رشک کارم مشکل است

1 در حریم وصل تو از رشک کارم مشکل است کز تو گل بر دامن و از غیر خارم بر دل است

2 من ز سرو خوش خرام چون تویی پا در گلم قمری از سروی که از شرم تو پایش در گل است

3 خون ز حسرت در تنم جوشد چو بینم هر کجا پنجهٔ صیدافگنی رنگین به خون بسمل است

4 گو میفزا از تغافل در دل آه حسرتم زانکه زآه غافل حسرت نصیبان غافل است

5 ریخت آن شوخ از نگاهی ای فلک خون (سحاب) هم تمنای تو، هم کام من از وی حاصل است

عکس نوشته
کامنت
comment