خوش است چشم به چشم تو و نگاه از وحشی بافقی غزل 390

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

خوش است چشم به چشم تو و نگاه نهانی

1 خوش است چشم به چشم تو و نگاه نهانی رسالت دل و جان سوی هم ز راه نهانی

2 کرشمهٔ تو ز بس باشدش برای اجابت دعای زیر لب اندر میان آه نهانی

3 تو خوش نشسته به تمکین و حسن از تو نهفته به جلوه بهر فریبم به جلوه‌گاه نهانی

4 چه روزگار خوش است آن برای رفع مظنه عتاب ظاهر و سد لطف و عذر خواه نهانی

5 به غارت دل ما تاخت غمزه وای اسیری کش از کمین بدرآیند آن سپاه نهانی

6 به جرم دیدن پنهان بکش به فتوی نازم که کشتنی نشود کس سگ گناه نهانی

7 ز خون وحشی اگر منکری نگاه به من کن که بگذارنم از آن چشم سد گواه نهانی

عکس نوشته
کامنت
comment