1 خوش آن که شود بساط مهجوری طی در بزم وصال میکشم پی در پی
2 میجویمت آنچنان که مهجور وصال مشتاق توام چنان که مخمور به می
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 خیز و به ناز جلوه ده قامت دلنواز را چون قد خود بلند کن پایهٔ قدر ناز را
2 عشوه پرست من بیا، می زده مست و کف زنان حسن تو پرده گو بدر پردگیان راز را
1 این زمان یارب مه محمل نشین من کجاست آرزو بخش دل اندوهگین من کجاست
2 جانم از غم بر لب آمد، آه از این غم، چون کنم باعث خوشحالی جان غمین من کجاست
1 نبود طلوع از برج ما، آن ماه مهر افروز را تغییر طالع چون کنم این اختر بد روز را
2 کی باشد از تو طالعم کاین بخت اختر سوخته گرداند از تأثیر خود ، سد اختر فیروز را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **